خدا معلم متقینالله جل حلاله

 
ازآیة 282 که طولانی‌ترین‌آیة ‌قرآن است وکلّ صفحة 48 را در برگرفته،
دوازده دستور در مورد داد و ستد استفاده می‌شودکه بنای ما، پرداختن به یکی از فرازهای پایانی این‌آیه است.
آیة 282 ، در جملة «وَ اتَّقوالله و یُعَلّمُکُمُ الله» می‌‌فرماید: «تقوا پیشه‌کنید تا خداوند، عالمتان‌گرداند».
 

       درحقیقت، خداوند، در این‌فراز می‌فرماید: اگر شما برنامة مرا پذیرفتید و امر و نهی مرا در مقام عمل اطاعت‌کردید، من هم بر روشنی قلبتان می‌افزایم. یعنی، آن‌علمی‌که شما دنبالش هستید و می‌خواهید چشم وگوش قلبتان باز شود تا آن‌چه نا‌دیدنی است، آن بینید وآن‌چه نشنیدنی است، آن شنوید، درگرو تقواست. بنابراین، اگرکسی، دارای تقوا شد، از فضای قلبش، روزنه‌ای به عالَم بالا باز می‌شود و ازآن‌روزنه، به‌سوی اسرار و حقایق پنهان جهان راه می‌یابد.
       این‌که این‌آیه می‌فرماید: تقوا پیشه‌کنید، منظور از تقوا، همان‌ملکة بازدارندة نفسانی و نیروی عظیم روحی‌که بر اثر ترک‌گناهان، تدریجاً در جان‌آدم به‌وجود می‌آیدکه پایة دیگرکمالات معنوی انسان است.
       گاهی، این‌سؤال، در ذهن بعضی ایجاد می‌شودکه چه‌کنیم تا متّقی شویم؟
       در پاسخ بایدگفت: تقوا، خُم رنگرزی نیست‌که‌آدمی را درآن ببرند و بیرون بیاورند و متّقی‌اش سازند. تقوا،گنجی است‌که با رنج و سختی به‌دست می‌آید، نه با آرزو. چه‌آن‌که بدیهی است‌که‌گنج بی‌رنج، میسّر نمی‌شود!!
نابرده رنج،گنج میسّر نمی‌شود                  مزد،آن‌گرفت جان برادر،که‌کارکرد
       و این،گرچه دشوار است، امّا در اختیار و تحت قدرت انسان است! اگر چشم وگوش و زبان خود را پاک نگه‌داریم و دامن و شکممان را ازآلودگی‌ها پرهیز دهیم، قطعاً ملکة تقوا، در جانمان به‌وجود خواهدآمد. و تقوا هم‌که‌آمد، طبق همین‌آیة شریفه، دنبالش علم به حقایق معارف حاصل می‌شود.
       بنابراین، ما هیچ‌گاه، نباید توقّع داشته‌باشیم‌که با این‌آلودگی‌هایی‌که ازگذرگاه‌های رفتار وگفتار وکسب وکار خود به صفحة قلب خویش می‌رسانیم، محلّ قابلی برای تابش نور علم و معرفت از جانب خدا آماده‌کرده‌باشیم.
       امروز، یکی از عوامل تحریک‌کنندة شهوت در مردان و باز شدن راه شیطان و در نتیجه، بی‌تقوایی‌که متأسّفانه، یک امر عادی تلقّی شده و اصلاً گناه حساب نمی‌شود!! موضوع چهره‌نمایی زنان است‌که به بهانة استثنای وجه وکفّین،کار به بی‌حیایی شرم‌آورکشیده‌است. در صورتی‌که تمام‌آقایان فقها، مُتّفِقُ‌‌الْقولند در این‌که اگر زمینة رِیبه و تَلَذُّذ به‌میان‌آید، یعنی، نگاه، توأم با لذّت‌بردن و شهوت‌آلود باشد و ترس از وقوع در فساد و فتنه پیش‌آید، در این‌صورت، هم بر زن واجب است صورت خود را بپوشاند و هم بر مرد حرام است به‌صورت زن نگاه‌کند.
       حال، از روی انصاف و داوری وجدان بفرمایید: آیا در شرایطی‌که جوانان، اکثراً در حال عُزوبَت و بی‌همسری به‌سر می‌برند و نسبت به زن در حال التهابند و شرایط ازدواج هم برایشان فراهم نیست و ازآن‌سو، زنان و دختران جوان و زیبا، هرچند، بر فرض، به‌دور ازآرایش مصنوعی هم باشند، با چهرة باز و جذّاب‌که جذّابیّت، طبیعت خلقت زن است، در صحنه‌های‌گوناگون، از مدرسه و دانشگاه، از بازار و خیابان، از اداره و بیمارستان و دیگراماکن عمومی حضور دارند،آیا انصافاً می‌شودگفت: برخورد این‌پسران و دختران جوان با یکدیگر،کاملاً عادی و عاری از هرگونه‌تلذّذ و خالی از شائبة ریبه است؟ در صورتی‌که حالت جذب و انجذاب وکشش متقابل از سوی مرد و زن، یک قانون طبیعی است‌که خالق حکیم، برای بقای نسل بشر،آن‌را مقرّر فرموده‌است. اگرکسی بگوید: من،آن‌چنانم‌که مجذوب زیباترین‌زنان عالَم هم نمی‌شوم!! می‌گوییم: تو، یا دروغ می‌گویی و ریاکارانه حرف می‌زنی یا اصلاً مرد نیستی!!
هرکه را در سر نباشد عشق یار                  بهر او پالان و افساری بیار!
       آن‌یکی، ریاکارانه، اظهار تقدّس می‌کند و این‌یکی، مغرورانه، دم از روشن‌فکری می‌زند. و عجیب، این‌که باز بودن صورت زن را مؤثّر در تحریک شهوت مردان نمی‌دانند و تنها پوشاندن سر را لازم می‌پندارند. درصورتی‌که مظهر جمال زن، صورت زن است و موی سر، اگر درکنار صورت قرارگرفت، آن‌را زیباتر و جالب‌تر می‌سازد. وگرنه، موی سر که به‌تنهایی، جاذبة تحریک‌آمیز ندارد.

 





برچسب ها : الله  , خدا معلم متقین  , متقیان  , آیه 282 سوره بقره  ,