بیتُ‌الله واقعی،آن‌جا نیست‌که اکثر مردم می‌پندارند!!
تقریباً تمامی آیات هفت‌گانة 24 تا 30 سورة حج از صفحة 335 ، پیرامون مسجدالحرام، زائران خانة خدا، تاریخچة بنای‌کعبه و سپس، مسألة وجوب حج و فلسفة آن و بخشی از احکام این‌عبادت بزرگ اشاره می‌کنندکه بنای ما پرداختن به چهارمین‌آیة این‌صفحه است‌که خطاب به جناب ابراهیم(ع) می‌فرماید:
«وَ أذِّن فِی النّاس بِالحَجّ، یَأتوکَ رِجالاً وَ عَلی‌کُلِّ ضامِرٍ یَأتینَ مِن‌کُلِّ فَجٍّ عَمیق»؛
«در میان مردم، اعلان دعوت عمومی به حج‌کن تا پیاده و سواره و از راه‌های دور و با مَرکب‌های لاغر و غیرآن، اجابت دعوت نمایند و سوی تو بیایند».
چنان‌که در این‌آیه دیده می‌شود، حضرت ابراهیم(ع) مأمور به دعوت مردم به حج شده تا به‌سوی او بیایند.
نکتة جالب توجّه این‌که:
قرآن نفرموده:
یَأتُوا البَیت
یا
یَأتوا هذَا البَلَد؛
به‌سوی خانة کعبه
یا
به‌سوی شهر مکّه بیایند،
بلکه فرموده:
«یَأتوکَ»؛
یعنی،
«به‌سوی توکه ولیّ زمان و امام هستی، بیایند».
یعنی،
منظور اصلی، رو به‌سوی توآمدن است.
کعبه، یک خانة سنگی بیش نیست‌که طواف‌آن، مقدّمة طواف برگِرد ولیّ خداست.
پس، معلوم می‌شود:
مقصود از حجّ و اعمال و مناسک، شناختن ولیّ است و حرکت به‌سوی او و تقرّب به او.
آن‌روز، ولیّ زمان، حضرت ابراهیم(ع) بوده و امروز، ولیّ زمان، ائمّة اهل‌بیت(ع).
و سایر اعمال و مناسک، از اِحرام و طواف و سعی و رمی، همه، مقدّمه‌ای هستند برای رسیدن به‌آن مقصد و همه، ظاهری برای نیل به‌آن‌باطن.
لذا وقتی حضرت امام باقرالعلوم(ع) مردم را در طواف بیت تماشا می‌کرد، فرمود:
هکَذا کانوا یَطوفونَ فِی الجاهِلِیَّه؛
در زمان جاهلیّت نیز، این‌گونه طواف می‌کردند.
صِرف دور خانه چرخیدن، عبادت نیست؛ بلکه
إنَّما اُمِرَ النّاس أن یَأتوا هذِهِ الأحجار، فَیَطوفوا بِها، ثُمَّ یَأتونا، فَیُخبِرونا بِوَلایَتِهِم، وَ یَعرِضوا عَلَینا نَصرَهُم؛
مردم مأمور شده‌اند به‌سوی این‌سنگ‌ها آمده و دور آنها بچرخند؛ سپس، نزد ما بیایند و ولایتشان را اعلام نمایند و نصرت و یاری خود را به ما عرضه‌کنند.
این‌جمله نیز، از امام امیرالمؤمنین(ع) منقول است‌که:
أنَا صَلاهُ المُؤمِنین وَ صِیامُهُم؛
من، نماز اهل ایمان و روزة آنان هستم.
یعنی،
هدف اصلی از نماز و روزة مومنان، شناختن و تقرّب‌جستن به من است.
بنابراین،
       خدا از ما امّت اسلام خواسته‌که با انجام مناسک حج، رو به ولیّ زمان‌آورده و خود را به او نزدیک نماییم تا با او ارتباط برقرار کرده و خودمان را در او فانی‌کنیم و جمال او را در حدّ ظرفیّت خویش درآینة وجود خود متجلّی سازیم. و همان‌گونه‌که‌آینة وجود ولی، تجلّی‌گاه مقام ربوبی است،آینة وجود ما امّت نیز تجلّی‌گاه مقام ولایت باشد.
آری؛
بیت‌الله واقعی، وجود اقدس امام(ع) است
و طواف واقعی، چرخیدن بر محور وجود او و عرض خضوع و ادب به‌آستان اکرم اوست
که صاحب این‌خانه و ربّ‌البیت است.
دل به خانة سنگ وگلی‌دادن و صاحب خانه را از دل بیرون‌کردن،
نه شرط عقل و درایت می‌باشد،
و نه از سوی دین و شریعت، مُجاز.
بلکه:
وَ مَن‌کانَ فی هذِهِ أعمی، فَهُوَ فِی الآخِرَهِ أعمی وَ أضَلُّ سَبیلاً؛
آن‌کس‌که یک عمر، در دنیا، با کوردلی زندگی‌کرده و از دیدن صاحب خانه محروم بوده، درآن جهان نیزکور خواهد بود و از دیدار صاحب عالَم، مهجور؛
کَلاّ إنَّهُم عَن رَبِّهِم یَومَئذٍ لَمَحجوبون.
       وقتی انسان به مکّه می‌رود وآن‌همه‌جمعیّت‌های منحرف از باب ولایت را می‌بیندکه بی‌چاره‌ها عمر هفتاد، هشتاد سالة خود را با عبادت‌های پوچِ بی‌مغز تباه‌کرده و طَرْفی نبسته‌اند، از صمیم قلب می‌گوید:
اَللّهُمَّ العَن أوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدِ وَآلِ مُحَمَّد وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِک؛
خداوند، لحظه به لحظه، بر عذاب‌آن‌شیطان‌صفتانی بیفزایدکه برای چند روز ریاست در دنیا، چه آتشی بر افروختند و چه جمعیّت‌هایی را از صراط مستقیم حق، منحرف ساختند.
و به‌فرمودة قرآن:
ألَم تَرَ إلَی الَّذینَ بَدَّلوا نِعمَتَ اللهِ‌کُفراً وَ أحَلّوا قَومَهُم دارَ البَوارِ جَهَنَّم؛

آیا ندیدی‌کسانی را که نعمت خدا را به‌کفر تبدیل کرده و قوم خود را به سرای هلاکت‌بار جهنّم فرودآوردند؟

منبع : وبسایت استاد پورزرگری