خلقت‌ نور اهلبیت‌(ع‌)قبل‌ از مخلوقات

 

اگر انسانها چه‌ مسلمان‌ وچه‌ غیر مسلمان‌ درباره‌ زندگی‌ وخصوصیات‌اهلبیت‌(ع‌)بررسی‌ دقیقی‌ کنند،متوجه‌ می‌شوند که‌ اینان‌ از هر جهت‌عجیب‌ وشگفت‌انگیز می‌باشند.اگرچه‌ درظاهر مانند دیگران‌ متولد شدندوزندگی‌ کردند وبعد رحلت‌ نمودند،امّاجایگاه‌ آنان‌ در نزد خداوعملکردشان‌ در زندگی‌ دنیوی‌مانندبندگی‌ وعبادتشان‌ وخصوصیات‌اخلاقی‌ وعلم‌ ومعجزات‌ وشاگردانشان‌ با دیگران‌ حتی‌  پیامبران‌ واولیاءخدا قابل‌ مقایسه‌ نبوده‌ وکسی‌ نمی‌تواند مانند آنان‌ باشد.

 

از جمله‌ ویژگی‌ آنها این‌ است‌ که‌ خداوند نوروروح‌ آنان‌ را قبل‌ از هرچیزدیگر خلق‌ نمود.واز این‌ بالاتر،  پیامبران‌ دیگروملائکه‌ وبهشت‌ وعرش‌وخورشید وماه‌ وعلم‌ وعقل‌، از نور پیامبر اسلام‌(ص‌)خلق‌ شده‌اند.
به‌ سخن‌ زیر توجه‌ نمائید:
اولین‌ مخلوق‌؟

 

جابربن‌ عبداللّه‌ انصاری‌ از رسولخدا(ص‌)پرسید:اولین‌ مخلوق‌ خدا چه‌بود؟
فرمود:ای‌ جابر!نورپیغمبرت‌ بود که‌ خدا اول‌ آنرا آفرید وسپس‌ از او هر چیزدیگر را خلق‌ کرد.

 

وقتی‌ خدا نور مرا خلق‌ کرد،تامدتی‌ نورمرا در مقام‌ قُرب‌ قرار داد.بعد این‌نور را چهار قسمت‌ کرد.از یک‌ قسم‌ عرش‌ را آفرید.از یک‌ قسم‌ کرسی‌را آفرید.از یک‌ قسم‌ حاملان‌ عرش‌ را آفرید وقسم‌ چهارم‌ را در مقام‌حُب‌ّ قرار داد.سپس‌ آنرا به‌ چهارقسمت‌ نمود واز یک‌ قسم‌ لوح‌ راآفرید.از یک‌ قسم‌ قلم‌ را آفرید .از یک‌ قسم‌ بهشت‌ را آفرید وقسم‌ چهارم‌ رادر مقام‌ خوف‌ قرار داد.سپس‌ آنرا به‌ چهار قسمت‌ نمود واز یک‌ قسم‌ملائکه‌ را آفرید.از یک‌ قسم‌ خورشید را آفرید واز یک‌ قسم‌ ماه‌ را آفریدوقسم‌ چهارم‌ را در مقام‌ رجاء قرار داد.سپس‌ آنرا چهار قسمت‌ کرد.از یک‌قسم‌ عقل‌ را آفرید.از یک‌ قسم‌ علم‌ وحلم‌ را آفرید.از یک‌ قسم‌ عصمت‌را آفرید وقسم‌ چهارم‌ را در مقام‌ حیاء نگاه‌ داشت‌.سپس‌ آنرا به‌ صدوبیست‌ وچهارهزار نور تقسیم‌ کرد واز هر نوری‌ پیامبری‌ را آفرید وازارواح‌ آنان‌،ارواح‌ اولیاء وشهداء وصالحین‌ را بیافرید.

 

(المیزان‌ ذیل‌ آیه‌32بقره‌)

 

فخرفروشی؟

 

آدم‌(ع‌)وحوا(ع‌)در بهشت‌ فردوس‌آمده‌ است‌ که‌ وقتی‌ خداوند آدم‌ وحوارا خلق‌ کرد.آندو فخر می‌فروختند.آدم‌ به‌ حوا گفت‌:خداوند متعال‌ مخلوقی‌ بهتر از ما نیافریده‌ است‌.

 

دراین‌ موقع‌ خدا به‌ جبرئیل‌ دستورداد تا آندو را به‌ بهشت‌ فردوس‌ ببرد.

 

وقتی‌ وارد فردوس‌ شدند،دیدند  دختری‌ برروی‌ تختی‌ از تختهای‌ بهشت‌نشسته‌ وتاجی‌ از نور برسر ودوگوشواره‌ از نور درگوش‌ دارد واز نورصورتش‌،فردوس‌ روشن‌ است‌.

 

آدم‌(ع‌)به‌ جبرئیل‌ گفت‌:ای‌ حبیب‌ من‌ جبرئیل‌!این‌ دختر که‌ از نور صورت‌ اوبهشت‌ روشن‌ است‌ ،کیست‌؟

 

جبرئیل‌ گفت‌:این‌ فاطمه‌(س‌)دختر پیغمبرآخرالزمان‌ است‌.تاجی‌ که‌ برسردارد،شوهرش‌ علی‌(ع‌)ودوگوشواره‌اش‌،حسن‌(ع‌)وحسین‌(ع‌) هستند. واوازچهارهزار سال‌ قبل‌ از خلقت‌ شما موجود بوده‌ است‌.

 

(فاطمه‌ سرور زنان‌عالم‌ ص‌15)

 

فرشتة‌ محمود

 

قبل‌ از ازدواج‌ فاطمه‌(س‌)،روزی‌ فرشته‌ای‌ بنام‌ محمود که‌ دارای‌ بیست‌وچهار صورت‌ بود،نزد پیامبراسلام‌(ص‌)آمد.

 

رسولخدا(ص‌)پرسید:ای‌ دوستم‌ جبرئیل‌!تاکنون‌ تورا اینگونه‌ ندیده‌ بودم‌؟

 

فرشته‌ گفت‌:من‌ جبرئیل‌ نیستم‌ بلکه‌ من‌ محمودم‌ که‌ خداوند مرا فرستاده‌ تانور را بازدواج‌ نور در بیاورم‌.

 

پیامبراسلام‌(ص‌)فرمود:چه‌ شخصی‌ را به‌ چه‌ شخصی‌؟

 

گفت‌:فاطمه‌ را به‌ علی‌.

 

در این‌ هنگام‌ چشم‌ رسولخدا به‌ کتف‌ محمود افتاد.که‌ برآن‌ نوشته‌بود:محمّد رسول‌ اللّه‌.علی‌ّ وصیّه‌.

 

پیامبر(ص‌)پرسید:از چه‌ زمانی‌ این‌ عبارت‌ برکتف‌ تو نوشته‌ شده‌ است‌؟

 

محمود گفت‌:بیست‌ وچهارهزارسال‌ قبل‌ از اینکه‌ خداوند آدم‌(ع‌) را خلق‌کند.

 

(فاطمه‌ سرور زنان‌ عالم‌ ص‌31)

 

روزی‌ عده‌ای‌ از قریش‌ نزد پیامبر اسلام‌(ص‌)آمدند وگفتند:چگونه‌ شمابرترین‌ پیامبر هستی‌ درحالیکه‌ آخر پیامبران‌ می‌باشی‌؟

 

حضرت‌ فرمود:من‌ اولین‌ کسی‌ بودم‌ که‌ به‌ خدا ایمان‌ آوردم‌ واولین‌ کسیکه‌ به‌ندای‌ پروردگار که‌ فرمود:الست‌ُ بربّکم‌؟ لبّیک‌ گفتم‌.

 

برتر از فرشتگان‌
پیامبر(ص‌) به‌ علی‌ (ع‌)فرمود:ای‌ علی‌!اگرمانبودیم‌ خداوند آدم‌ وحواوبهشت‌ ودوزخ‌  وآسمان‌ وزمین‌ را نمی‌آفرید!

 

چگونه‌ ما از فرشتگان‌ برتر نباشیم‌ وحال‌ آنکه‌ ما در توحیدوخداشناسی‌،ودرمعرفت‌ وتسبیح‌ وتقدیس‌ وتهلیل‌ پروردگار برآنهاسبقت‌گرفتیم‌ .زیرا نخستین‌ چیزی‌ که‌ خداوند آفرید،ارواح‌ مابود که‌ خداوند مارابه‌ توحید وتمجید خود گویا ساخت‌.سپس‌ فرشتگان‌ را آفرید وچون‌ آنهاارواح‌ مارا یک‌ نور مشاهده‌ کردند.امور مارا عظیم‌ شمردند،پس‌ ما تسبیح‌گفتیم‌ تا فرشتگان‌ بدانند که‌ ماهم‌ مخلوق‌ هستیم‌ وخدا از صفات‌ ما منزّه‌است‌.

 

از تسبیح‌ ما ملائکه‌ نیز تسبیح‌ گفتند وخدا را از صفات‌ ما منزّه‌ دانستندوچون‌ عظمت‌ مقام‌ مارا مشاهده‌ کردند،ما تهلیل‌(لااله‌ الاّ اللّه‌)گفتیم‌ تاملائکه‌ بدانند که‌ الهی‌ بجز اللّه‌ نیست‌.

 

پس‌ هنگامیکه‌ بزرگی‌ محل‌ (ومقام‌)مارا دیدند،خداوند را تکبیر گفتیم‌ تابدانند که‌ خداوند بزرگتر از آن‌ است‌ که‌ درک‌ شود وموقعیت‌ او عظیم‌ است‌وماخدایانی‌ نیستیم‌ که‌ واجب‌ باشد در عرض‌ خدا ویا پائینتر از او عبادت‌شویم‌!

 

پس‌ هنگامیکه‌ قدرت‌ وقوّة‌ مارا دیدند،گفتیم‌:لاحول‌ ولاقوة‌ الاّباللّه‌ العلی‌العظیم‌ تابدانند که‌ هیچ‌ نیروئی‌ جز نیروی‌ الهی‌ نیست‌.

 

وچون‌ نعمتی‌ که‌ خداوند برماداده‌ وطاعت‌ مارا واجب‌ فرموده‌،مشاهده‌کردند،گفتیم‌:الحمدُ لِلّه‌.تابدانند که‌ حقوق‌ خداوند متعال‌ بخاطر نعمتهائی‌که‌ به‌ ماداده‌ چیست‌.فرشتگان‌ هم‌ الحمدللّه‌ گفتند.

 

پس‌ فرشتگان‌ به‌ وسیلة‌ ما به‌ معرفت‌ وتسبیح‌ وتهلیل‌ وتمجید خداوندمتعال‌ راهنمائی‌ شدند.

 

سپس‌ خداوند متعال‌ آدم‌(ع‌) را آفرید ومارا درصُلب‌ او قرار داد وبه‌فرشتگان‌ امر فرمود تا بخاطر احترام‌ ما که‌ در صلب‌ آدم‌ بودیم‌،براو سجده‌کنند.درواقع‌ سجده‌ آنها بندگی‌ خداوند بود واحترام‌ واطاعت‌ آدم‌ بود که‌مادر پشتش‌ بودیم‌.

 

وچگونه‌ از ملائکه‌ برتر نباشیم‌ وحال‌ آنکه‌ در معراج‌ وقتی‌ به‌ آسمانها بالارفتم‌،جبرئیل‌ برای‌ نماز جماعت‌ بمن‌ گفت‌ که‌ جلو بایست‌!

 

گفتم‌:ای‌ جبرئیل‌ برتو پیشی‌ بگیرم‌؟

 

گفت‌:آری‌ زیرا خداوند تبارک‌ وتعالی‌ پیامبرانش‌ را برهمة‌ فرشتگان‌ برتری‌داده‌ وتورا بخصوص‌ برتری‌ داده‌ است‌.من‌ جلو ایستادم‌ وبرای‌ آنها نمازخواندم‌.البته‌ فخر فروشی‌ نیست‌.

 

وقتی‌ به‌ حجابهای‌ نور رسیدیم‌،جبرئیل‌ بمن‌ گفت‌،پیش‌ برو!ولی‌ خودش‌ماند.

 

گفتم‌:ای‌ جبرئیل‌!در چنین‌ جائی‌ از من‌ جدا می‌شوی‌؟

 

گفت‌:خدایم‌ دستورداده‌ که‌ از اینجافراتر نروم‌.

 

من‌ بالارفتم‌تا در جائیکه‌ با خدا سخن‌ گفتم‌.

 

ندا رسید که‌:ای‌ محمّد!توبندة‌ من‌ هستی‌ ومن‌ پروردگار توام‌!مراعبادت‌ کن‌وبرمن‌ توکل‌ نما که‌ تو نور من‌ در بندگانم‌ ورسول‌ من‌ در مخلوقاتم‌ وحجّت‌من‌ در آفریدگانم‌ هستی‌!بهشتم‌ را برای‌ کسیکه‌ از تو پیروی‌ کندآفریدم‌ودوزخم‌ را برای‌ کسیکه‌ نافرمانیت‌ کند،قرار دادم‌ وکرامتم‌ را برای‌ اوصیای‌تو واجب‌ نمودم‌ وثوابم‌ را برای‌ شیعیان‌ تو قرار دادم‌.

 

گفتم‌:خدایا!اوصیای‌ من‌ کیانند؟

 

نداشد که‌:ای‌ محمّد!اوصیای‌ تو همانها هستند که‌ نامشان‌ برساق‌ عرش‌نوشته‌ شده‌ است‌.که‌ اول‌ آنها علی‌ بن‌ ابیطالب‌ وآخرین‌ آنها مهدی‌ امّت‌ من‌است‌.

 

(مکیال‌ المکارم‌ ج‌1ص‌57)

 

امتحان‌ قبل‌ از خلق‌ شدن‌

 

در زیارتنامة‌ حضرت‌ فاطمه‌(س‌)آمده‌ است‌ که‌:
ای‌ امتحان‌ شده‌ !خدا قبل‌ از اینکه‌ تورا خلق‌ کند،شمارا آزمایش‌ کرد وتوراصبور یافت‌.

 

(مفاتیح‌ الجنان‌)

 

روح‌ بدون‌ بدن‌!

 

امام‌ صادق‌(ع‌):در حدیث‌ قدسی‌ است‌ که‌ خدا فرمود:ای‌ محمّد!من‌ ،تووعلی‌ را قبل‌ از آسمانها وزمین‌ وعرش‌ ودریاها، بصورت‌ نور آفریدم‌یعنی‌روح‌ بدون‌ بدن‌!وتو بعد از آن‌، همیشه‌ مرا تهلیل‌ وتمجیدمی‌کردی‌. سپس‌روح‌ شمارا دونیم‌ کردم‌ وهرنیمی‌ راهم‌ دونیم‌ کردم‌ که‌ از آن‌، تو وعلی‌وحسن‌ وحسین‌ خلق‌ شدید.

 

سپس‌ امام‌ صادق‌(ع‌)فرمود:بعد از آن‌ خداوند ،فاطمه‌ را از نور که‌ روح‌ بدون‌بدن‌ است‌ آفرید...ونورخودرا در ماهم‌ جاری‌ کرد.

 

(اصول‌ کافی‌ج‌3ص‌258)

 

دریک‌ سایة‌ سبز رنگ‌

 

مفضل‌ به‌ امام‌ صادق‌(ع‌)گفت‌:زمانیکه‌ شما در (اظلّه‌)بودید درچه‌ حالی‌بودید؟
فرمود:ای‌ مفضّل‌!کسی‌ جزما نزد خدا نبود ومادر یک‌ سایة‌ سبز رنگ‌،اوراتسبیح‌ می‌گفتیم‌ وتقدیس‌ می‌نمودیم‌ وبه‌ بزرگواری‌ یاد می‌کردیم‌.جز ما نه‌فرشتة‌ مقربّی‌ بود ونه‌ صاحب‌ روحی‌ بود!تا اینکه‌ خدا خلقت‌ اشیاء راشروع‌ کرد وملائکه‌ وغیر آنهارا خلق‌ نمود وعلم‌ آن‌ را بماداد.

 

(اصول‌ کافی‌ج‌3ص‌262)

 

ندای‌ منادی‌
امام‌ صادق‌(ع‌):حقیقتا ما اولین‌ خاندانی‌ هستیم‌ که‌ خدا نام‌ مارا بلندکرد.زیرا وقتی‌ خداوند، آسمانهاوزمین‌ را خلق‌ کرد،دستور داد که‌ منادی‌ سه‌بار ندا کند:

 

اشهد اَن‌ لا اله‌ الاّ اللّه‌.اشهد اَن‌ّ محمدا رسول‌ اللّه‌.اشهدُ اَن‌َّ علیّاامیرالمؤمنین‌ حقّا.

 

از اهل‌ تسنن‌ نقل‌ شده‌ که‌:

 

از امام‌ احمدبن‌ حنبل‌ وغیراو نقل‌ شده‌ که‌ پیامبر(ص‌)فرمود:من‌ وعلی‌،چهارده‌ هزارسال‌ قبل‌ از خلقت‌ آدم‌ از یک‌ نور خلق‌ شدیم‌.وقتی‌آدم‌(ع‌)خلق‌ شد،خدامارا در صُلب‌ او قرار داد.

 

بعد از آن‌،نورمن‌ وعلی‌ باهم‌ بود تا اینکه‌ در صُلب‌ عبدالمّلب‌ از هم‌جداشدیم‌.آنوقت‌ در من‌ نبوّت‌ ودر علی‌ ،خلافت‌ وجانشینی‌ مقررگردید.

 

(شبهای‌ پیشاور)

 

ابراهیم‌(ع‌)وملکوت‌ آسمانهارسول خدا(ص‌)
وقتی‌ خداوند ،ملکوت‌ آسمانها را به‌ ابراهیم‌(ع‌)نشان‌داد،ابراهیم‌(ع‌)نوری‌ را در عرش‌ دید.

 

پرسید:خدایا!این‌ چه‌ نوری‌ است‌؟

 

خطاب‌ رسید:ای‌ ابراهیم‌!این‌ نور،محمّد برگزیده‌ من‌ است‌.

 

پرسید:نور دیگری‌ که‌ پهلوی‌ اوست‌،چیست‌؟

 

فرمود:این‌ نور علی‌،یاری‌ کنندة‌ دین‌ من‌ است‌.

 

پرسید:نوردیگری‌ هم‌ پهلوی‌ ایشان‌ مشاهده‌ می‌کنم‌!

 

فرمود:این‌ فاطمه‌ است‌ که‌ پهلوی‌ پدر وشوهرش‌ قرار دارد.من‌ دوستان‌فاطمه‌ را از آتش‌ نجات‌ داده‌ام‌.

 

پرسید:خدایا!دو نور دیگر می‌بینم‌!

 

فرمود:آنها حسن‌ وحسین‌ هستند.

 

پرسید:نورهای‌ دیگری‌ هم‌ می‌بینم‌!

 

فرمود:آنهاعلی‌ بن‌ الحسین‌ ومحمدبن‌ علی‌ وجعفربن‌ محمد وموسی‌ بن‌جعفر وعلی‌ بن‌ موسی‌ ومحمدبن‌ علی‌ وعلی‌ بن‌ محمد وحسن‌ بن‌ علی‌ومهدی‌ آل‌ محمد می‌باشند.

 

پرسید:خدایا!غیر از این‌ چهارده‌ نور، نورهای‌ بسیاری‌ در اطراف‌ آنهامی‌بینم‌!

 

فرمود:اینها شیعیان‌ ودوستان‌ محمّد وآل‌ محمّدند.

 

پرسید:شیعیان‌ را با چه‌ علامتی‌ می‌توان‌ شناخت‌؟

 

فرمود:خواندن‌ پنجاه‌ ویک رکعت‌ نماز در شبانه‌ روز(17رکعت‌ واجب‌و34رکعت‌ نافله‌)،بلند گفتن‌ بسم‌ الله الرحمن‌ الرحیم‌،قنوت‌ قبل‌ ازرکوع‌،سجدة‌ شکر وانگشتر بدست‌ راست‌ کردن‌.

 

ابراهیم‌(ع‌)درخواست‌ کرد که‌:خدایا!مرانیز از دوستان‌ وشیعیان‌ محمّد وآل‌محمّد قرار بده‌!

 

خطاب‌ رسید:من‌ تورا از دوستان‌ وشیعیان‌ آنها قرار دادم‌

 

«ستارگان‌ درخشان‌ج‌11ص‌5»